سخنان افراد سرشناس غیرمسلمان در مورد امام حسین (ع)!

 

موریس دوكبری (اندیشمند فرانسوی): بیایید ما هم از زیردستی یزیدیان به نوعی خلاصی یابیم و مرگ باعزت را بر زندگی باذلت ترجیح دهیم، زیرا مرگ باعزت و شرافت بهتر از زندگی باذلت است...

حادثه كربلا و قیام حسین‌بن‌علی(ع) بر اندیشه مردم جهان، حتی غیرمسلمانان تاثیر زیادی داشته است. عظمت قیام، اوج فداكاری و ویژگی‌های دیگر امام و یارانش سبب شده كه اظهارنظرهای بسیاری درباره این نهضت و حماسه‌آفرینان عاشورا وجود داشته باشد. نقل سخنان همه آن افراد در این مقال نمی‌گنجد به ویژه كه برخی از نویسندگان غیرمسلمان درباره این حادثه مطالب زیادی نوشته‌اند. در ادامه به تعدادی از این اظهارنظرها می‌پردازیم.

مهاتما گاندی (رهبر استقلال هند): اگر هندوستان بخواهد یك كشور پیروز شود، باید از زندگی امام حسین پیروی كند.

محمدعلی جناح (قاعداعظم پاكستان): به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق (امام حسین) این شهیدی كه خود را در سرزمین عراق قربانی كرد، پیروی كنند.

توماس كارلایل (فیلسوف و مورخ انگلیسی): بهترین درسی كه از واقعه كربلا می‌گیریم، این است كه حسین و یارانش، ایمان استوار به خدا داشتند.

پروفسور ادوارد براون (شرق‌شناس انگلیسی): آیا قلبی پیدا می‌شود كه وقتی درباره كربلا سخن می‌شنود، آغشته به حزن و اندوه نشود؟

موریس دوكبری (اندیشمند فرانسوی): بیایید ما هم از زیردستی یزیدیان به نوعی خلاصی یابیم و مرگ باعزت را بر زندگی باذلت ترجیح دهیم، زیرا مرگ باعزت و شرافت بهتر از زندگی باذلت است.

پروفسور ماربین (فیلسوف و خاورشناس آلمانی): من معتقدم كه رمز بقا و پیشرفت اسلام و تكامل مسلمانان به خاطر شهید شدن حسین(ع) و آن رویدادهای غم‌انگیز می‌باشد.

بولس سلامه(نویسنده و شاعر مسیحی لبنانی): شب‌هایی كه بیدار بودم یك بار برای مدتی طولانی به جهت علاقه‌ای كه به آن دو بزرگوار – امام علی و امام حسین(ع) - داشتم، گریستم سپس شعر علی و حسین را سرودم.

عباس محمود عقاد (نویسنده و ادیب مصری): جنبش حسین، یكی از بی‌نظیرترین جنبش‌های تاریخی است كه تاكنون در زمینه دعوت‌های دینی یا نهضت‌های سیاسی پدیدار گشته است.

گابریل آنگری (نویسنده فرانسوی): آرامگاه حسین در كربلا بعد از كعبه، بدون تردید دومین زیارتگاه مسلمانان است. جنایت كربلا وحشت‌انگیز و غیرانسانی بود.

عبدالرحمن شرقاوی(نویسنده مصری): حسین(ع)، شهید راه دین و آزادگی است. نه تنها شیعه باید به نام حسین ببالد، بلكه تمام آزادمردان دنیا باید به این نام شریف افتخار كنند.

ابن ابی الحدید (دانشمند و شاعر عراقی): مانند حسین چه كسی را سراغ دارید به راستی این مرد مافوق بشر كیست كه لحظه‌ای پستی را نمی‌پذیرد و با اختیار خود در برابر ستمگران سر تعظیم فرود نمی‌آورد.


گردآوری:گروه سرگرمی سیمرغ


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: سخنان افراد سرشناس - امام حسین ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 18 مهر 1395
سخنان دکتر علی شریعتی درباره ماه محرم و امام حسین

سخنان دکتر علی شریعتی درباره ماه محرم و امام حسین

سخنان دکتر علی شریعتی درباره ماه محرم و امام حسین

سخنان دکترعلی شریعتی

نوشته های ارزشمند دکتر علی شریعنی

سخنان با ارزش علی شریعتی درباره امام حسین و ماه محرم

حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود.افسوس که به جای افکارش، زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.

::

فتواى حسین این است: آرى! در نتوانستن نیز بایستن هست.

…::: بقیه ی سخنان دکتر علی شریعتی درباره ماه محرم ویژه آبان 92 در ادامه مطلب :::…

 

 

حسین (ع) یک درس بزرگ‌تر ازشهادتش به ما داده است و آن نیمه‌تمام گذاشتن حج و به سوی شهادت رفتن است. مراسم حج را به پایان نمی‌برد تا به همه حج‌گزاران تاریخ، نمازگزاران تاریخ، مؤمنان به سنت ابراهیم، بیاموزد که اگر هدف نباشد، اگر حسین (ع) نباشد و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت، مساوی است.

دکتر علی شریعتی

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

حسین‏ علیه السلام زنده جاویدی است که هر سال، دوباره شهید می‏شود و همگان را به یاری جبهه حق زمان خود، دعوت می‏کند .

دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

اگر در جامعه ای فقط یک حسین و یا چند ابوذر داشته باشیم هم زندگی خواهیم داشت هم آزادی هم فکر و هم علم خواهیم داشت و هم محبت هم قدرت و سرسختی خواهیم داشت و هم دشمن شکنی و هم عشق به خدا

دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

حسین ضعیفی که باید برای او گریست نبودآموزگار بزرگ شهادت اکنون برخاسته است تا به همه آنها که جهاد را تنها در توانستن مى ‏فهمند و به همه آنها که پیروزى بر خصم را تنها در غلبه، بیاموزد که شهادت نه یک باختن، که یک انتخاب است؛ انتخابى که در آن، مجاهد با قربانى کردن خویش در آستانه معبد آزادى و محراب عشق، پیروز مى ‏شود و حسین «وارث آدم» که به بنى‏آدم زیستن داد و «وارث پیامبران بزرگ» که به انسان چگونه باید زیست را آموختند

دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

مقتدایان امام حسین‏ علیه السلام کسانى هستند که از مایه جان خویش در راه خدا نثار مى‏کنند و به راستى حسین آموزگار بزرگ شهادت است که هنر خوب مردن را در جان بى‏تاب انسان‏هاى عاشق، تزریق می کند.

دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

آنان که رفتند، کاری حسینی کردند. آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند، وگرنه یزیدی‌اند.

دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می‌کنند اما برای حسینی که آزاده زندگی کرد٬می‌گریند.

دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

امام حسین‏ علیه السلام یک شهید است که حتى پیش از کشته شدن خویش به شهادت رسیده است؛ نه در گودى قتلگاه، بلکه در درون خانه خویش، از آن لحظه که به دعوت ولید حاکم مدینه که از او بیعت مطالبه مى ‏کرد، «نه» گفتُ .این، «نه» طرد و نفى چیزى بود که در قبال آن، شهادت انتخاب شده است و از آن لحظه، حسین شهید است.

دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

فتواى حسین این است: آرى! در نتوانستن نیز بایستن هست.

دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

اکنون شهیدان کارشان را به پایان رسانده‌اند. و ما شب شام غریبان می‌گرییم، و پایانش را اعلام می‌کنیم و می‌بینیم چگونه در جامعه گریستن بر حسین (ع)، و عشق به حسین (ع)، با یزید همدست و همداستانیم؟

دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

 

از کودک حسین (ع) گرفته تا برادرش، و از خودش تا غلامش، و از آن قاری قرآن تا آن معلم اطفال کوفه، تا آن مؤذن، تا آن مرد خویشاوند یا بیگانه، و تا آن مرد اشرافی و بزرگ و باحیثیت در جامعه خود و تا آن مرد عاری از همه فخرهای اجتماعی، همه برادرانه در برابر شهادت ایستادند تا به همه مردان، زنان، کودکان و همه پیران و جوانان همیشه تاریخ بیاموزند که باید چگونه زندگی کنند .

دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

از هنگامی که به جای شیعه علی (ع) بودن و از هنگامی که به‌جای شیعه حسین (ع) بودن و شیعه زینب (س) بودن، یعنی «پیرو شهیدان بودن»، «زنان و مردان ما» عزادار شهیدان شده‌اند و بس، در عزای همیشگی مانده‌ایم!

دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

آنها که تن به هر ذلتى مى ‏دهند تا زنده بمانند، مرده‏ هاى خاموش و پلید تاریخند و ببینید آیا کسانى که سخاوتمندانه با حسین به قتلگاه خویش آمده ‏اند و مرگ خویش را انتخاب کرده ‏اند در حالى که صدها گریزگاه آبرومندانه براى ماندنشان بود و صدها توجیه شرعى و دینى براى زنده ماندن شان بود توجیه و تأویل نکرده ‏اند و مرده‏ اند، اینها زنده هستند؟ آیا آنها که براى ماندن‏شان تن به ذلت و پستى، رها کردن حسین و تحمل کردن یزید دادند، کدام هنوز زنده ‏اند؟

دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

این که حسین (ع) فریاد می‌زند:آیا کسی هست که مرا یاری کند و انتقام کشد؟» «هل من ناصر ینصرنی؟» مگر نمی داند که کسی نیست که او را یاری کند و انتقام گیرد؟ این سؤال، ‌سؤال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از آینده است و از همه ماست.

دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود.افسوس که به جای افکارش، زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.

دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

مسؤولیت شیعه بودن یعنی چه، مسؤولیت آزاده انسان بودن یعنی چه، باید بداند که در نبرد همیشه تاریخ و همیشه زمان و همه جای زمین ـ که همه صحنه‌ها کربلاست، و همه ماهها محرم و همه روزها عاشورا ـ باید انتخاب کنند: یا خون را، یا پیام را، یا حسین بودن یا زینب بودن را، یا آن‌چنان مردن را، یا این‌چنین ماندن را

دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود. افسوس که به جای افکارش، زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند. …..دکتر علی شریعتی

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

آنان که رفتند، کاری حسینی کردند. آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند، وگرنه یزیدی‌اند…… دکتر علی شریعتی

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√

 

 

در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می‌کنند اما برای حسینی که آزاده زندگی کرد٬می‌گریند….. دکتر علی شریعتی

 

 

 

√░▒▓╡سخنان دکتر علی شریعتی ╞▓▒░√



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: دکتر علی شریعتی- ماه محرم - امام حسین ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 17 مهر 1395
سفارش شهيد همت براي عزاداري عاشورا

خدایا مارو ببخش که در کار خیر یا “جـــــار” زدیم… یا “جـــــا” زدیم…



:: موضوعات مرتبط: مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: شهید همت- عاشورا ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 15 مهر 1395
عملیات ضد تروریستی هوانیروز کرمانشاه

 

فرمانده هوانیروز کرمانشاه گفت: ارتش جمهوری اسلامی ایران و هوانیروز آماده هر نوع عملیاتی در منطقه هستند که بخشی از آن در هلاکت و سرنگونی تروریست های متجاوز است.

 امیر یوسف قربانی فرمانده هوانیروز کرمانشاه با اشاره به انهدام گروهک تروریستی در مرز کرمانشاه گفت: طی درخواست قرارگاه نجف از هوانیروز کرمانشاه، یک تیم سبک از هوانیروز ارتش، عملیات انهدام تروریستها در منطقه غرب کشور را انجام داد.
 
فرمانده هوانیروز کرمانشاه افزود: با توجه به حضور گروهک تروریستی در منطقه غرب کشور که تصمیم بر خراب کاری در کشور را داشتند با حضور کارکنان خدوم قرارگاه نجف و با پشتیبانی سنگین آتش هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران تیم 12 نفره تروریستی در طی عملیاتی موفقیت آمیز به هلاکت رسیدند و عملیات به نحوه شایسته به پایان رسید.
 
قربانی در ادامه گفت: ارتش جمهوری اسلامی ایران و هوانیروز آماده هر نوع عملیاتی در منطقه هستند که بخشی از آن در هلاکت و سرنگونی تروریست های متجاوز که ظهر دیروز در منطقه غرب به نمایش گذاشته است.
 نتیجه تصویری برای تروریست ، هوانیروز ، کرمانشاه

وی در پایان اظهار داشت: اتحاد و همدلی کارکنان نیروهای مسلح در ارتش و سپاه موجب می شود که هیچ دشمنی قصد تعرض به خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران را نداشته باشد.



:: موضوعات مرتبط: ارتش , ,
:: برچسب‌ها: ارتش , سپاه , هوانیروز , کرمانشاه ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 15 مهر 1395
40 حديث نوراني درباره امام حسين (ع)



 

 

   40 حديث نوراني درباره امام حسين (ع)

 

 

پيامبر اسلام (ص) فرمود: كربلا پاك‌ترين بقعه روى زمين و از نظر احترام بزرگ‌ترين بقعه‌ها است و الحق كه كربلا از بساط‌هاى بهشت است.

 

شخصيت، قيام و نهضت امام حسين (ع) هميشه در كلام معصومين (ع) وجود داشته است و عجب آنكه حتي معصومين پيش از امام حسين (ع) نيز اشاراتي به اين واقعه و سرزميني كه در آن مصائب عاشورا رخ داد، داشته‌اند. در اين نوشتار 40 حديث در باره امام حسين (ع) كه در سايت آيت‌الله محمدتقي بهجت آمده، منتشر مي‌شود.

 

1- حريم پاك


عن النبى (ص) قال: ... و هى اطهر بقاع الارض واعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة. (1)


پيامبر اسلام (ص) در ضمن حديث بلندى مى‌فرمايد: كربلا پاك‌ترين بقعه روى زمين و از نظر احترام بزرگ‌ترين بقعه‏‌ها است والحق كه كربلا از بساط هاى بهشت است.

 

2- سرزمين نجات


قال رسول الله صلى الله عليه و آله: يقبر ابنى بأرض يقال لها كربلا هى البقعة التى كانت فيها قبة الاسلام نجا الله التى عليها المؤمنين الذين امنوا مع نوح فى الطوفان. (2)


پيامبر خدا (ص) فرمود: پسرم حسين در سرزمينى به خاك سپرده مى‏شود كه به آن كربلا گويند، زمين ممتازى كه همواره گنبد اسلام بوده است، چنانكه خدا ياران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: احادیث ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 13 مهر 1395
یا حسین(ع)

افسران - یاحسین

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

السلام علیک یا اباعبدالله(ع)



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , شهدا , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: یا حسین ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 11 مهر 1395
خفاشهایی که از طلوع خورشید وحشت کرده اند ...
 
افسران - خفاشهایی که از طلوع خورشید وحشت کرده اند ...


:: موضوعات مرتبط: سیاسی , ,
:: برچسب‌ها: اسرائیل , یلعون , ایران ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 11 مهر 1395
امیر اسماعیلی: برد سامانه باور 1.5 برابر اس 300 است
فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیا(ص) گفت: برد این سامانه 1.5 برابر «S300» بوده و باور ساخت این تکنولوژی برای دشمن غیر ممکن است.
به گزارش مشرق، امیر فرزاد اسماعیلی عصر امروز در جمع مردم شهرستان لاهیجان با ابراز خرسندی از حضور در این شهرستان خود را گیلانی و لاهیجانی دانست.

وی با اشاره به اشراف اطلاعاتی ایران افزود: امروز با اشراف اطلاعاتی به هواپیماهای رژیم صهیونیستی روی باند فرودگاه خودشان اخطار داده می‌شود.

باور سخت دشمن از ساخت سامانه «باور 373» ایران

فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیا(ص) با اشاره به ساخت سامانه «باور 373» ادامه داد: برد این سامانه 1.5 برابر «S300» بوده و باور ساخت این تکنولوژی برای دشمن غیر ممکن است.

وی به تهاجم فرهنگی دشمن اشاره کرد و گفت: امروز فرهنگ غربی‌ها در فیلم‌های آنها وجود دارد و تهاجم فرهنگی به خونریزی کاری ندارد برای اینکه به جغرافیای کشور حمله نمی‌کنند و افکار را مورد حمله قرار می‌دهند.

اسماعیلی با اشاره به اینکه دشمن عرصه فرهنگی را مورد تهاجم قرار می‌دهد، تصریح کرد: تهاجم فرهنگی از تحریم فرهنگی آغاز نشده یعنی ابتدا جمهوری اسلامی تحریم فرهنگی نشد که بعد تهاجم فرهنگی شود و از آنجا که نمی‌توانند ما را تحریم فرهنگی کنند به‌راحتی تهاجم فرهنگی می‌کنند.

فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیا(ص) کشور را بدون مشکل فرهنگی دانست و ادامه داد: مشکل فرهنگی نداریم چون شهدا، جانبازان و رهبر داریم.

وی اضافه کرد: مشکل فرهنگی نداریم اما تهاجم فرهنگی داریم و دشمن بدون تحریم تهاجم می‌کنند و خاکریزی نیز وجود ندارد زیرا خاکریز خود را روی پشت بام‌ها و موبایل‌های ما کار گذاشته‌اند.

اسماعیلی جهاد فرهنگی را نسبت به جهاد اقتصادی اولویت‌دار خواند و گفت: هفت سال پیش آمریکا 11 راهبرد اطلاعاتی برای ادامه سلطه استکباری در جهان نوشت که 9 راهبرد مربوط به جمهوری اسلامی بود.

وی به سامانه موشکی «S300» ایران اشاره کرد و یادآور شد: با این سامانه می‌خواستیم ثابت کنیم که کمر اطلاعاتی دشمن و استکبار را شکستیم.

دشمن غلط می‌کند از درون مراکز نظامی ایران بازدید کند

فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیا(ص) با بیان اینکه در عرصه فرهنگی و اقتصادی نیز کمر دشمن را می‌شکنیم، افزود: امروز دشمن می‌خواهد به بهانه برجام از درون مراکز نظامی ما دیدن کند.

وی خطاب به دشمن گفت: شما غلط می‌کنید که داخل مراکز نظامی ما را ببینید.

اسماعیلی با اشاره به اینکه این عطش دشمن در شناسایی نشان می‌دهد که اشراف اطلاعاتی ندارد، یادآور شد: دشمن به مرزهای جغرافیایی حمله نمی‌کند بلکه داخل کشور را بمباران می‌کند.

وی به بمباران داخل یمن اشاره کرد و ادامه داد: در طول 13 یا 14 ماه مرزهای یمن بمباران نشد بلکه داخل یمن و پایتخت آن بمباران شد تا زیر ساخت‌ها را برای پایین آوردن تحمل مردم نابود کنند.

این مقام مسؤول از وجود 40 پایگاه فعال در کشورهای اطراف ایران خبر داد و اظهار کرد: ما نیز به تمام پروازهای آنها اخطار می‌دهیم که بدانند 3 هزار و 700 نقطه رصد می‌شود.

رصد پرواز صهیونیستی در فرودگاه فلسطین

وی یادآور شد: امروز پرواز هواپیمای رژیم صهیونیستی را در فرودگاه فلسطین می‌بینیم و اگر اجازه داشته باشیم می‌توانیم به او اخطار دهیم.

اسماعیلی با بیان اینکه از روی باند فرودگاه نفس دشمن را احساس می‌کنیم، افزود: در انتظار فرمان حضرت آقا هستیم تا دشمن را در آهن پاره‌های خودشان مدفون کنیم.

اسماعیلی با اشاره به اینکه پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران به طور کامل اشراف اطلاعاتی دارد، خاطرنشان کرد: ریگی در حالی روی مرزها دستگیر شد که صدها کیلومتر آن طرف‌تر پدافند هوایی وی را رصد کرد.

وی با اشاره به اینکه امروز می‌توانیم پهپاد جاسوسی دشمن را حتی در کویر بر زمین بزنیم به طوری که نتواند پرواز کند، خاطرنشان کرد: اجازه نمی‌دهیم هیچ پهپاد دشمن در کشور ما پرواز کند.

فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیا(ص) با تأکید بر اینکه کوچک‌ترین دست‌درازی دشمن به مرزهای ایران رصد می‌شود، متذکر شد: نیروهای مسلح ایران در صورت مشاهده کوچک‌ترین تجاوز به مرز کشور متجاوزان را در آهن‌پاره‌های خود مدفون می‌کنند.


:: موضوعات مرتبط: ارتش , نظامی , ,
:: برچسب‌ها: فرزاد اسماعیلی ، پدافند هوایی ، باور373 ، اس300 ، برد ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 10 مهر 1395
خاطره ای از مصطفی یزدان پرست و سید داود آیتی؛ خیار را به نمک صورتش مالیدم و خوردم!
هوا که روشن شد زیر گرمای آفتاب قرار گرفتیم. آب خوردن به سختی می رسید و مجبور بودیم برای نماز، تیمم کنیم و برای دستشویی و شستشوی دست و صورت آب نداشتیم. من گرما زده شدم و نمی توانستم غذا بخورم.
گروه جهاد و مقاومت مشرق - عملیات کربلای ۱ در خط قلاویزان مهران بعنوان دیده بان با مصطفی در کنار یکی از گردان های عملیاتی لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب(ع) مستقر شدیم و جالب اینکه این گردان در طی عملیات فقط یک شهید داده بود و آن هم فرمانده دلاور گردان بود.
 
آتش توپخانه و ادوات دشمن بسیار سنگین بود و متاسفانه بدلیل یکی از ضعفهای عمده ای که ما در پدافند داشتیم و آن عدم تهیه جانپناه و سنگر بود؛ در یکی دو ساعت اول تلفاتی حدود  ۷۰ شهید و زخمی دادیم. حاج قاسم و سید داود و به تبع آنها بچه های دیدبانی بر تقویت این ضعف خیلی تاکید داشتند و در هر شرایطی بچه های دیدبانی بهترین سنگر را درست می کردند.
 
یادم است با مصطفی و چند نفر از بچه های گردان در خط با کمترین امکانات، سریع یک سنگر محکم ساختیم و از شدت خستگی زیر آتش شدید دشمن در سنگر افتادیم و به خواب رفتیم. نیمه های شب با داد و فریاد چند نفر از خواب پریدیم و ناگهان دیدیم تانک خودی توی تاریکی دارد به سمت سنگر می آید و متوجه اشاره بچه ها هم نیست. آخرین نفری بودم که خودم را از سنگر بیرون انداختم و تانک، سنگرمان را ویران کرد و با آسودگی تمام به حرکتش ادامه داد!
 
هوا که روشن شد زیر گرمای آفتاب قرار گرفتیم. آب خوردن به سختی می رسید و مجبور بودیم برای نماز، تیمم کنیم و برای دستشویی و شستشوی دست و صورت آب نداشتیم. من گرما زده شدم و نمی توانستم غذا بخورم. خیار و گوجه سبز آوردند و چون نمک نداشتیم دیدم صورت مصطفی از شدت عرق و خشک شدن، نمکی شده. خیار را مالیدم به صورتش و خوردم. سه روز در خط بودیم که سید داود آمد دنبالمان. مسیر جاده در تیررس عمودی دشمن بود (مشکل عدم ایجاد خاکریز بلند و تلفات بیشتر) و شروع کرد به تیراندازی با کالیبر و سید هم که استاد رانندگی بود با ویراژ دادن و ایجاد گرد و خاک با سرعت از منطقه دور شد. وقتی به سنگر استراحت رسیدیم، دیدیم یک گلوله بین لاستیک عقب و تیوب گیر کرده. این هم امداد غیبی این خاطره بود.
*راوی: میثم نجفی


:: موضوعات مرتبط: شهدا , ,
:: برچسب‌ها: خاطره ، میثم نجفی ، مشرق ، خیار ، نمک ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 10 مهر 1395
چه کنیم حالمان در محرم تغییر کند؟/ چشمی که فردای قیامت گریان نیست
آیت الله قرهی در درس اخلاق اخیر خود گفت: از پیامبر اکرم(ص) روایت است که همه چشم‌ها، فردای قیامت گریان هستند مگر آن چشمی که برای مصائب حسین گریه کرده باشد.

چه کنیم حالمان در محرم تغییر کند؟/ چشمی که فردای قیامت گریان نیست

به گزارش مشرق، سیصد و پنجاه و هشتمین جلسه درس اخلاق آیت‌الله قرهی با موضوع خطورات و مراقبه (علاج وساوس و خطورات نفسانی و شیطانی) در محل مهدیه القائم المنتظر(عج) برگزار شد. متن زیر مشروح سخنرانی این استاد اخلاق است.

غلبه بر شهوات، قبل از عادت کردن به آن­ها

بیان کردیم: اگر انسان، این خطورات نفسانی و شیطانی را کنترل کرد، راه را برای عمل زشت می‌بندد. یکی از نکاتی که در باب کنترل نفس انسان مطرح است، این است که انسان بر شهوات، غلبه پیدا کند، طوری که اثر آن را در عملش ببیند. چون اولیاء خدا برای این غلبه پیدا کردن، راه‌هایی را بیان فرمودند که یکی از آن‌ها، این است: قبل از چیره شدن تفکّر و عامل شدن برای عمل، جلوی آن شهوت گرفته شود.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: چه کنیم- در محرم - فردای قیامت ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 10 مهر 1395
روایت خواننده معروف پاپ از حضورش در جبهه‌ها
امیر تاجیک، گفت: در دوران دفاع مقدس من دانش آموز بودم و در همان زمانها در هنرستان تحصیل می کردم اما دفاع از میهنم را در اولویت دیدم و به جبهه و دفاع از کشورم پرداختم.
به گزارش مشرق، امیر تاجیک، خواننده مطرح پاپ  در خصوص حضورش در جبهه ها ی دوران دفاع مقدس گفت: من در دوران دفاع مقدس در میدان جنگ حضور داشتم و از نزدیک شاهد جانفشانی های همسنگرانم برای دفاع از خاک کشورمان بودم.
 
وی ادامه داد: در دوران دفاع مقدس من دانش آموز بودم و در همان زمانها در هنرستان تحصیل می کردم اما دفاع از میهنم را در اولویت دیدم و به جبهه و دفاع از کشورم پرداختم، زیرا بسیار نسبت به مرز کشورم حساس بودم و حاضر بودم به عنوان یک دانش آموز کوچک جان خود را فدای کشورم کنم تا مستکبران دست از کشورمان بردارند.
 
تاجیک افزود: من در دوران دفاع مقدس از نزدیک شاهد درگیری ها و دفاع از میهن مان بودم و در واقع در سال 1364 از کلاس 32 نفری ما 18 نفر به صورت داوطلبانه بعد از دوره آموزش های رزمی که در پایگاه اشرفی اصفهانی اهواز صورت گرفت به منطقه جنگی دهلاویه، دشت عباس و بستان اعزام شدیم.
 
این خواننده پاپ کشورمان گفت: من به عنوان یک دانش آموز کوچک سهم خود را در دفاع از کشورم بصورت کاملا داوطلبانه ایفا کردم و حاضرم جان خود را برای دفاع از این مرزو بوم فدا کنم.
 
امیر تاجیک در پایان تصریح کرد: سعی کرده ام در فعالیت حرفه ای خوانندگی خود ادای دینی به دوران دفاع مقدس داشته باشم و از این میان  آهنگ "بوسه بر خاک" که برگرفته از آزادسازی خرمشهر است را بیشتر از سایر آثارم می پسندم.


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , فرهنگ و هنر , ,
:: برچسب‌ها: خواننده معروف پاپ - حضور در جبهه‌ها ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 10 مهر 1395
افسوس به انسان های کم بصیرتی که با آروز های کافران علیه کشور مان همصدا شدند

 

لْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُم

 آیه  102 سوره مبارک نساء

آنْها باید وسایل دفاعى و سلاح هایشان را با خود حمل کنند; (زیرا) کافران آرزو دارند که شما از سلاح ها و متاع هاى خود غافل شوید و یک باره به شما هجوم آورند



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: انسان های کم بصیرت ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 10 مهر 1395
«رهبر کوچک» و جمله امام خمینی(ره) درباره شهید فهمیده مجدداً به کتاب پایه ششم بازگشت

رسانه‌های آمریکایی گزارش دادند وزارت خارجه این کشور در سال‌های پس از انقلاب اسلامی ایران و قطع روابط ۲ کشور، ساختمان‌های ایران را در خاک آمریکا اجاره داده است.

 

درس پانزدهم کتاب هدیه‌های آسمانی پایه ششم در سال‌های گذشته با عنوان رهبران کوچک به معرفی شهدایی همچون حسین فهمیده، بهنام محمدی، مهدی باکری، ابراهیم همت و... می‌پرداخت.
این درس با معرفی شهید حسین فهمیده به دانش‌آموزان به جمله معروف امام خمینی(ره) درباره این نوجوان شهید مبنی بر اینکه «رهبر ما آن طفل 13ساله‌ای است که با قلب کوچک خود با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم کرد» اشاره می‌کرد.
اما در تغییرات کتاب‌های درسی برای سال تحصیلی 96 ــ 95 این درس از کتاب هدیه‌های آسمانی پایه ششم حذف شد و درس سرزمین‌های همیشه سبز جایگزین آن شد. در این درس به مفاهیم دفاع مقدس، شهادت و اردوهای راهیان نور اشاره شده است اما در متن درس اشاره‌ای به شهید فهمیده و سخنان امام خمینی(ره) راجع به این نوجوان شهید نشده است.

این اقدام با انتقادات بسیاری از سوی کارشناسان و افکار عمومی جامعه همراه شد اما آموزش و پرورش در توضیحات خود اعلام کرد که شهید فهمیده از کتاب‌های درسی حذف نشده است و در کتاب فارسی پایه سوم دبستان به این شهید اشاره شده است.
دفتر تألیف کتاب‌های قرآن و معارف اسلامی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با انتشار اطلاعیه‌ای در این رابطه اعلام کرد: درس «رهبر کوچک» با ترویج فرهنگ و ارزش‌های دینی و انقلابی افتخاری است که گروه قرآن و معارف اسلامی دفتر تألیف کتاب‌های درسی به آن می‌بالد و تعمیق و تثبیت این ارزش‌ها را همواره در کتاب‌های درسی خود پیگیری می‌کند، ارزش‌هایی نظیر احسان، ایثار، شجاعت، شهادت و شهادت‌طلبی.
شاهد مدعا نالیدن دائمی و ناامیدانه رسانه‌های استکباری از استمرار ارائه این مفاهیم در کتاب‌های تألیف شده در دهه‌های اخیر است.
بر همین اساس و در راستای این حرکت درسی به‌نام «رهبر کوچک» در کتاب هدیه‌های آسمانی پایه ششم دبستان طراحی شد که در قالب روایت داستانی راهیان نور و با اشاره به کلام امام خمینی(ره) درباره دانش‌آموز شهید محمدحسین فهمیده به ترویج فرهنگ شهادت و ارزش‌های بنیادین دفاع مقدس می‌پرداخت.
این درس در سال تحصیلی جدید به حفظ همان هدف و رویکرد مورد بازنویسی و تقویت قرار گرفت، حجم آن از شش صفحه به هشت صفحه افزایش یافت و موضوعات مانند شهدای انقلاب اسلامی (17 شهریور) ارائه وصیتنامه نوجوانی شهید برای درک بیشتر نوجوانان از فلسفه حضور همسالان آنان در جبهه و نقش سرزمین‌های شاخص و کلیدی دفاع مقدس همچون دوکوهه بر آن اضافه شد.
علاوه بر آن به موضوع تکریم خانواده‌های شهدا و دیدار مستمر رهبر معظم انقلاب با آنها که در درس قبل وجود نداشت، پرداخته شد.
این تغییرات با توجه به اینکه دانش‌آموزان در کتاب فارسی پایه سوم دبستان و در درس فداکاران با شخصیت شهید محمد حسین فهمیده و جمله تاریخی امام خمینی(ره) درباره او یعنی «رهبرمان طفل 13‌ساله است» آشنا شده بودند از تکرار این جمله صرف نظر شد و به همین دلیل عنوان درس نیز از رهبر کوچک به سرزمین‌های همیشه سبز که یادآور عرصه گسترده‌ دفاع مقدس است، تغییر یافت.
گرچه همچنان نام شهید فهمیده در این درس وجود دارد و یکی از مهمترین فعالیت‌های یادگیری عمیق و فکری کتاب به این شهید با ذکر عبارت "چه شباهت‌هایی میان رفتار حضرت قاسم(ع) در روز عاشورا و رفتار حسین فهمیده در جنگ می‌شناسید؟" اختصاص یافته است.
در این میان ناگهان تغییرات فوق که همگی در جهت حفظ هدف اصلی درس نو ارتقای و سطح تأثیرگذاری آن بود با ورود موذیانه‌ صهیونیستی و ترسیم مغرضانه دشمنان و بدخواهان ملت ایران از این موضوع، شائبه‌هایی را در اذهان دلسوزان انقلاب اسلامی و علاقمندان به آرمان‌های ارزشمند دفاع مقدس به وجود آورد.
گروه قرآن و معارف اسلامی، دفتر تألیف کتاب‌های درسی آموزش و پرورش ضمن ارج نهادن به دغدغه تمام هم‌سنگران خود در عرصه دفاع مقدس و در جهت اعلام برائت از تحلیلگران صهیونیستی به‌منظور به خاک مالیدن بینی بدخواهان و دشمنان انقلاب اسلامی، خنثی شدن نقش آنها و بسته شدن باب هرگونه سوء استفاده احتمالی اعلام می‌کند که عبارت مورد اشاره از زبان امام خمینی(ره) در درس «رهبر کوچک» در تجلیل از شهید فهمیده را مجدداً جزئی از درس حاضر تلقی می‌کند و با بازگرداندن پیشین درس در بخشنامه ویژه‌ای نحوه درج آن در کتاب درسی را به مدارس سراسر کشور ابلاغ خواهد کرد.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , شهدا , ,
:: برچسب‌ها: «رهبر کوچک-جمله امام خمینی(ره) -شهید فهمیده ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 8 مهر 1395
همیشه می‌گفت ‌" از قافله شهدا جامانده‌ام"

فرزند شهید مدافع حرم، مرتضی ترابی کمال با بیان "وجود پدرم سرشار از عشق به شهادت و ارادت به حضرت زینب(س) بود" گفت: مهم‌ترین دغدغه ایشان کمک به دیگران و نسبت به دفاع از حریم اهل بیت(ع) بسیار حساس بود.

از ابتدای خلقت تا کنون مهری وجود دارد که در بین آدمیان جنسش، فهمش و وسعتش با همه محبت‌های عالم فرق داشته و اصلاً دنیایی است رنگارنگ که تا خداوند مصلحت نداند به کسی توفیق تجربه کردنش را عنایت نمی‌کند. قصه محبت دخترها به پدرهایشان ماجرایی است که برای دخترها از همان بدو تولد شروع شده و خاطرات روح‌بخشش تا زمان مرگشان ادامه دارد، اتفاقی که چند مدتی است نوع تجربه کردنش برای برخی از دختران سرزمین ما تفاوت کرده و حالا با شهادت پدر مدافع حرمشان، رنگ دلتنگی به خود گرفته است، دخترانی مانند فاطمه ترابی کمال فرزند شهید مرتضی ترابی کمال که چندی است در نبود پدر شهیدش رخت نوعروسی به تن کرده و پای سفره عقد نشست. این گفت‌وگو روایت پدر شهید مدافع حرمی است از نگاه دختر همیشه منتظرش.

در جامعه ما دخترها به بابایی‌بودن شهره هستند، این وضعیت در رابطه شما و پدرتان هم وجود داشت؟

بله، خوب، من فرزند آخر خانواده هستم به همین دلیل رابطه بسیار خوبی هم با پدرم داشتم ایشان هم به من لطف داشتند و چون هم‌نام حضرت زهرا(س) بودم بیش از بقیه به من احترام می‌گزاردند، محبت بین ما دوطرفه بود و برای هم احترام خاصی قائل بودیم. ایشان خصلت‌های خوب بسیاری داشتند؛ به خواندن نماز در اول وقت توجه داشتند، به فقرا و نیازمندان هم در حد توان کمک می‌کرد، ولایت‌پذیر و مطیع سرسخت ولایت بود، از طرفی پدرم اهل خدمت کردن به دیگران بود و علی‌وار زندگی می‌کرد، کم‌خوراک بود و اصلاً به مادیات دنیا اهمیت نمی‌داد، همیشه از مشکلات ما سؤال می‌کرد و احترام گزاردن به دیگران هم جزو اولویت‌های ایشان بود.

رفتار شهید ترابی در منزل چگونه بود؟ آیا با شما درباره شهادتشان حرفی زده بودند؟

برای فرزندان دخترشان احترام خاصی قائل بودند، در کارهای خانه هم به ما کمک می‌کردند یعنی ما از همان کودکی تا زمان شهادتشان شاهد محبت‌ها و خدمات ایشان به خانواده بودیم، پدرم همسر و فرزندانشان را خیلی دوست داشتند و اگر برای کسی مشکلی پیش می‌آمد سریع آن را حل می‌کردند.

از زمانی که خودم را شناختم پدر همیشه از عشق به شهادت صحبت می‌کرد. ایشان از رزمندگان 8 سال دفاع مقدس بود و سی سال هم در سپاه خدمت کردند به همین دلیل همیشه می‌گفت که" از قافله شهدا جا مانده‌ام. چه دسته‌گل‌هایی را از دست داده‌ایم". و ما همیشه می‌گفتیم "پدر، جنگ دیگر تمام شده" ولی ایشان در عشقی که به شهادت داشت مصمم بود.

با این ویژگی‌هایی که درباره پدرتان گفتید ایشان فرد دغدغه‌مندی بودند، درباره فعالیت‌های ایشان بگویید.

بله، واقعاً در طول این سالها مهم‌ترین دغدغه ایشان کمک به دیگران بود،کوچکترین کارش این بود که در کوچه و خیابان اگر میخی روی زمین می‌دید آن را برداشته کنار می‌گذاشت، می‌گفت خدای نکرده در پای کسی می‌رود یا اینکه ماشین کسی پنجر می‌شود، در فضای کاری هم همین‌گونه بود، بعد از بازنشستگی فرماندهی گردان بیت المقدس شهرستان بهار را پذیرفتند، کلاس‌های آموزشی را برگزار می‌کردند، البته اهل پیاده‌روی و شنا هم بودند.

چه شد که تصمیم گرفتند عازم سوریه شوند؟

از وقتی فهمید که از ایران هم برای حضور مستشاری در جبهه سوریه نیرو اعزام می‌شود دیگر دل توی دلش نبود و علی‌رغم همه علاقه‌ای که به ما داشت اما عشق به شهادت و جهاد یک لحظه از سرش بیرون نمی‌رفت، ارادت خاصی هم به حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) داشت و نسبت به دفاع از حریم اهل بیت(ع) بسیار حساس بودند، این بود که شب و روز نداشت و از خدا می‌خواست هرچه زودتر راهی جبهه مقاومت شود.

با این اوصاف شما از رفتن پدر مطلع بوده و خودتان را آماده هر اتفاقی کرده بودید؟

نه اصلاً، از مدت‌ها پیش اسمش را برای اعزام نوشته بود اما به ما چیزی نگفته بود، هربار که تلویزیون از درگیری‌های سوریه گزارشی پخش می‌کرد می‌گفت "کاش من هم آنجا بودم، ان‌شاءالله خدا قسمت و روزی من هم بکند" ما هم ابتدا ساده از کنارش می‌گذشتیم ولی به‌مرور زمان جدیت این قضیه را فهمیدیم و از آنجا که پدرم فردی بسیار شجاع و نترس بود می‌دانستیم که حتماً خواسته خودش را عملی می‌کند.

درباره آخرین لحظات حضورشان در خانواده و تماس‌هایشان بگویید؟

پدرم برای رفتن به سوریه آن‌قدر ذوق و شوق داشت که وقتی به او گفتند "احتمال دارد که اعزام شوی" از دو ماه قبل ساکش را بسته بود و برای رفتن لحظه شماری می‌کرد تا اینکه عصر روز 28 آذرماه سال 94 به او اعلام شد که "فردا اعزام می‌شوی"، چشمانش چنان برقی زد که انگار دنیا را به او داده بودند، شب آخر با هم عکس گرفتیم اما پدرم چون ما را دوست داشت زیاد کنار ما نماند که مبادا وابستگی‌اش مانع رفتن بشود، ساعت پنج صبح روز 29 آذر ماه 94 ایشان از خانه خارج شد و دیگر هم بازنگشت. در سوریه هم فرمانده تیپ فاطمیون بودند و با وجود حجم کارهایشان به ما زنگ می‌زدند و احوالمان را جویا می‎شدند یعنی روزی نبود که ایشان به ما زنگ نزنند، حتی در هنگام نبرد هم با ما تماس می‎گرفت و طلب حلالیت می‎کرد.

چگونه از شهادت ایشان مطلع شدید؟

دو روز بود که پدرم تماس نگرفته بودند، البته خودش گفته بود که نبرد سختی در پیش است و ممکن است دو سه روزی تماس نگیرد؛ روز پنجشنبه پانزدهم بهمن از گلزار شهدای همدان به خانه خواهرم رفته بودیم که گوشی من زنگ خورد، دخترعمویم و بعد هم همسایه‌هایمان بودند که می‌گفتند "چرا در خانه نیستید؟" و آنها از شهادت پدرم باخبر بودند اما نمی‌توانستند به ما چیزی بگویند تا اینکه دخترعمویم این خبر را به دامادمان داد و ما دیگر دنیا روی سرمان ویران شد.

روزهای بعد از شهادت پدرتان را چگونه سپری می‌کنید؟

بسیار سخت و دردناک، دیگر دنیا برای ما رنگ و بوی سابق را ندارد و به‌نوعی لذت‌های دنیا برای ما بی‌معنا شده و تنها چیزی که این روزها ما را تسلی می‌دهد این است که پدرم برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) به شهادت رسیده است.

شهادت ایشان در خانواده، فامیل و دوستانشان چه تأثیری داشته است؟

شهادت پدرم شوک بزرگی برای خانواده بود به‌گونه‌ای که علی‌رغم گذشت 5 ماه از شهادت ایشان باز هم باورمان نشده است، در بین اعضای فامیل و دوستان هم این فضا حاکم است و شهادتشان خیلی‌ها را متحول کرد و باعث شد رفتارشان را اصلاح کنند.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , شهدا , ,
:: برچسب‌ها: از قافله شهدا جامانده‌ام" ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 8 مهر 1395
ضدانقلاب‌هایی که جذب شهید کاظمی شدند
 

«جمیل صافی‌پور» از پیشمرگان کُرد و جانشین شهید ناصر کاظمی گفت: شهید کاظمی در قلب مردم جا داشت، از این رو بدون خدم و حشم در پاوه رفت و آمد می‌کرد و از گروهک‌ها هیچ باکی نداشت.

95/06/08

«جمیل صافی‌پور» یکی از پیشمرگان کُرد و مدافعان شهر پاوه در قائله 26 مرداد 1359 است که با ورود «شهید ناصر کاظمی» به شهر پاوه از سوی ایشان به مسئولیت‌های متعدد منتصب شده است. صافی‌پور از سوی شهید کاظمی به سمت‌هایی از جمله معاون فرمانداری شهر پاوه، شهردار پاوه، بخشدار مرکزی، بخشدار باینگان، بخشدار نودشه و چندین مسئولیت مختلف دیگرمنصوب شد. متن زیر حاصل گفت‌وگوی صمیانه خبرنگار ما با «جمیل صافی‌پور» دوست و همرزم شهید کاظمی در شهر پاوه است که در ادامه می‌خوانید:

***

درگیری‌های پاوه به قائله 26 مرداد 1359 ختم نشد. «شهید ناصر کاظمی» سال 59 به پاوه آمد؛ او همزمان فرماندار و فرمانده سپاه شد. تازه گروهک‌ها شروع به هدف قرار دادن شهر پاوه کرده بودند. هر روز عصرها از بالای کوه آتشکده شهر را خمپاره باران می‌کردند. شهید کاظمی به همراه تیمی از بچه‌های پاوه به کوه رفت و اکیپ خمپاره انداز را منهدم کرد.

گروهک‌ها همه شهرهای کردستان را گرفته بودند؛ تنها جای در امان مانده از دست آن‌ها شهر پاوه بود. من با حکم شهید کاظمی شهردار پاوه بودم. شب هنگام نزد شهید کاظمی رفتم و از وضعیت نوسود خبر دادم که مردم وضعیت بدی دارند. شهر در محاصره است و مردم گرسنگی می‌کشند و خیلی ناراحتند، فکری به حالشان کنید. شاید آذوقه و غذا و نانی به دستشان برسد.

فاصله پاوه تا نوسود به دلیل نامساعد بودن جاده یک ساعت و نیم بود. شهید کاظمی بدون تامل گفت: فردا به نوسود می‌روم. خواستم از این تصمیم منصرفش کنم، اما فایده نداشت. فردای آن روز خودش تک و تنها به نوسود رفت. شهید کاظمی به بچه‌های نوسود گفته بود: «جاده پاوه برای مردم نوسود باز است، هر کسی به شهر ما بیاید قدمش بر روی چشم، ما آماده پذیرایی هستیم؛ هر کسی نمی‌آید گله‌مند نباشد، او هوادار ما نیست.» این حرکت شهید کاظمی موجب شد تعداد زیادی از مردم نوسود به پاوه بیایند.

وقتی شهید کاظمی به نوسود رفت من دلهره داشتم. سعی می‌کردم نرود چون کسی از نوسود جان سالم به در نمی‌برد. شهید کاظمی با شهامت رفت و برگشت.

نوسود سقوط کرده بود و شهر به کلی دست گروهک‌های ضد انقلاب بود. حمله‌ای به فرماندهی شهید ناصر کاظمی برای تصرف گروهک‌ها در نوسود شروع شد. تعداد زیادی از پیشمرگان کُرد و پاسداران در منطقه‌ای به اسم «بیلد» هلی‌برد کردند؛ شهید کاظمی نیروهای زیادی را پیاده کرد و مقداری در منطقه پیش‌روی کردند. در همین زمان هواپیماهای عراقی وارد عمل شده، منطقه را بمباران و در جنگ دخالت کردند. شهید کاظمی همان جا زخمی شد.

منطقه نوسود خالی از نیروهای پاسدار بود. مردمی که خواهان انقلاب بودند به پاوه و سایر مناطق آمده بودند و کسانی هم که در آن‌جا بودند یا با گروهک‌ها بودند و یا راهی جز همراهی با آن‌ها نداشتند. شهید کاظمی همراه با شهید «عزت‌کریمی» یکی از بچه‌های پاوه که در همان حمله به شهادت رسید، زخمی شد. وقتی هواپیماها آمدند و تعداد زیادی از بچه‌ها به شهادت رسیدند شهید کاظمی مجبور شد تعدادی از شهدا را در روستایی از همان منطقه خاکسپاری کند.

**معجزه‎‌ای که باعث زنده ماندن شهید کاظمی شد

شهید کاظمی آن شب با یکی از بچه‌ها در منطقه مانده بود. شب از روخانه سیروان که یکی از رودخانه‌های خروشان منطقه است بدون راهنما عبور کرده بودند. خدا معجزه کرده بود علی‌رغم زخم عمیقی که داشت از رودخانه سلامت گذشته بودند. شهید کاظمی تعریف می‌کرد: «شب در کوه بودیم و تصمیم گرفتیم به پاوه بیاییم. راه افتادیم و نزدیک‌های صبح که هوا داشت روشن می‌شد، دیدیم ما تازه به بالای سر مقر گروهک‌ها رسیده‌ایم. نای راه رفتن نداشتم، به رزمنده‌ای که همراهم بود، گفتم برو شاید بتوانی نیروی کمکی بیاوری.» توکلی برگشته بود و بچه‌های ما که در روستای نجار مستقر بودند همراه او آمده بودند. در همین حین شهید کاظمی پس از کمی استراحت راه افتاده بود و در همان جایی که نشسته بود یک یاداشت جا گذاشته بود که من به طرف پاوه حرکت کردم.

شهید کاظمی خودش را به پاوه رساند و او را به بیمارستان بردیم و مورد عمل جراحی قرار گرفت. بعد از عمل به تهران رفت و یک هفته بعد برگشت. روزی که شهید کاظمی عمل شد همان روز از تخت بلند شد و اجازه نداد یک نفر زیر بغلش را بگیرد!

**آخرین حرف‌های «کاک ناصر» در فراق شهدا

یک روز در جاده نودشه مشغول جاده سازی بودیم. بولدورز کار می‌کرد و آتش ضد انقلاب هم روی جاده ساکت نمی‌شد. کاک ناصر در آن موقعیت به من گفت: «من هوس بهشت زهرا کرده‌ام؛ باید به تهران بروم. امشب به کرمانشاه می‌روم و فردا می‌خواهم بهشت زهرای تهران باشم. تو هر روز به جاده سر بزن و مواظب کار باش». جاده خیلی خطر ناک بود. توپخانه ضد انقلاب هر لحظه کار می‌کرد. شهید کاظمی رفت و 2 روز بعد برگشت. وقتی همدیگر را دیدیم، گفت: «دلم تنگ شده، همه بچه‌ها بهشت زهرا هستند غیر از من. آن‌جا فقط جای من خالی است.»

بعد از این ماجرا مدتی گذشت و شهید رجایی در سفری به پاوه آمد. سال 1360 بود که شهید کاظمی به سنندج رفت. همان جا عملیات محمدرسول الله(ص) را رهبری کرد و تعداد زیادی عراقی اسیر کردند و مقداری زیادی از خاک کشورمان را آزاد کردند.

**ضدانقلاب‌هایی که جذب شهید کاظمی شدند

کاش شهید کاظمی به خاطر هنر و خدمتی که داشت هنوز در میان ما بود. او به بچه‌های بومی احترام می‌گذاشت. همین مسئله باعث پیشرفت کارش می‌شد. کارهایی انجام می‌داد که کسی نمی‌توانست، انجام دهد. یکی از نودشه‌ای‌ها عضو گروهک‌های ضد انقلاب بود. به ما پیغام داده بود که پشیمان هستم و می‌خواهم برگردم. شهید کاظمی در جواب گفت: بیایید. وقتی برگشته بود بچه‌های پاوه در غیاب شهید کاظمی او را بازداشت کرده بودند.

معاون بخشداری نوسود به من زنگ زد و گفت به ما قول داده بودید کاری به کسانی که پشیمان هستند نداشته باشید، اما شما شخصی که آمده را بازداشت کرده‌اید. شهید کاظمی در منطقه بود. با او تماس گرفتم و موضوع را مطرح کردم. شهید کاظمی به سپاه زنگ زد و گفت این شخص را آزاد کنید. فرمانده سپاه نوسود گفت این شخص گروهکی بوده است. شهید کاظمی گفت این شخص با پای خودش تسلیم شده او را آزاد کنید. آن‌ها قبول نکردند.

شهید کاظمی گفت: من همین الان به زندان می‌آیم و دست این آقا را می‌گیرم و همان جایی می‌برم که بوده؛ شما اگر به همراه 200 نیرو توانستید او را دستگیر کنید، مرد هستید. شهید کاظمی رفت و او را آزاد کرد و چند روز بعد به او اسلحه داد. وقتی حمله به نودشه شروع شد، در اولین قله منطقه نودشه اولین شهید همان شخص آزاد شده از سوی شهید کاظمی بود.

شهید کاظمی در قلب مردم جا داشت. او هیچ وقت محافظ نداشت و بدون هیچ خدم و حشم در پاوه رفت و آمد می‌کرد. از گروهک‌ها هیچ باکی نداشت. ساده با مردم صحبت می‌کرد؛ هر هفته در نماز جمعه با مردم بود. عادت داشت همیشه دست به محاسنش می‌کشید و فکر می‌کرد. رفتار و برخورد شهید کاظمی و شهید حدادعادل همیشه در دل و قلب بچه‌های پاوه ماند.

شهید کاظمی علاوه بر روحیه هدایتگری، جاذبه و دافعه داشت. معتقدم بچه‌هایی که سال 58 همراه انقلاب بودند هیچ ناخالصی نداشتند. همه برای انقلاب و امام(ره) آماده فداکاری بودند. شهید کاظمی در بحرانی‌ترین موقعیت به پاوه آمد. وقتی از پاوه رفت هسته‌های سپاه و بسیج مستقر شده بود.

وقتی ناصر کاظمی به شهادت رسید به تهران رفتیم. من در مراسم تشییع او صحبت کردم. به همسر ایشان گفتم: شما شهید کاظمی را نشاختید و همسر ایشان هم گفتند: «نه! من فقط 2 ماه با ایشان زندگی کردم. همه آن دو ماه هم ایشان در جبهه بود و من زمان مناسبی برای شناخت ایشان نداشتم. شما دوست و همرزم او بودید و او را خوب می‌شناسید.»



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , شهدا , ,
:: برچسب‌ها: ضدانقلاب- شهید کاظمی ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 8 مهر 1395