|
|
|
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
|
|
تجربهی تاریخی نشان میدهد که نظام سلطه در آستانهی برگزاری انتخابات، پروژههای ضدامنیتی را علیه جمهوری اسلامی ایران کلید میزند. مه به برخی از آنها اشاره می شود. طرحهای دشمن به اقتضای ماهیت شرایط، متفاوت است و حسب شرایط یکی از آنها یا ترکیبی از آنها را به کار میگیرد. از جمله مهمترین آنها میتوان به چند مورد زیر که در ایام انتخاباتهای گذشته نیز انجام شده اشاره کرد: ۱. نفی ماهیت اجتماعی انتخابات: با توجه به اینکه اهمیت انتخابات به کاربست قدرت اجتماعی در حوزهی مدیریت سیاسی برمیگردد، دشمن تلاش میکند تا انتخابات را در کشور مقولهای صوری نشان دهد که نمیتواند سرنوشت سیاسی را تحتتأثیر قرار دهد. در این فضا، مباحثی از این قبیل شایع میشود که همهچیز از قبل شکل گرفته و انتخابات بیتأثیر است. در مقابل این سیاست، بایستی تاریخ تحول جمهوری اسلامی و نقش سازندهی دورههای مختلف انتخابات در آن تبیین شود تا اینکه مشخص گردد که در جمهوری اسلامی، ادارهی جامعه به انتخاب مردم متکی بوده و هست. به عبارت دیگر، انتخابات منصهی ظهور اراده و قدرت مردم است و این رویکرد اجتماعی لازم است برجسته شود. ۲. نفی ضرورت: در این رویکرد، تلاش میشود که رأی افراد غیرضروری نشان داده و چنین شایع شود که بهقدر کفایت دیگران حضور دارند و لذا نیازی به مشارکت ما نیست. بعضاً نیز این عدم ضرورت بهدلیل نبود فرد یا کاندیدای خاصی توجیه میشود. درهرحال باید دانست که مشارکت حدومرز ندارد و لذا حضور بیشتر به واقعیتر شدن نتایج کمک میکند. لذا راهکار مقابله با این سیاست، نشان دادن نقش افراد در کلان انتخابات است. این موضوع باید تبیین شود که هر فرد در انتخابات ارزش خاص خود را دارد. ۳. نفی سلامت: در این رویکرد سعی میشود تا فرایند انتخابات نفی شود و در مجموع، اقدامی ناقص یا یکسویه ترسیم شود که نمیتواند ارادهی عموم را نشان دهد. در مقابل این رویکرد، لازم است شفافیت حقوقی و قاطعیت مدیریتی در اجرای قانون ملاک باشد تا هیچکس نتواند حریم حقالناس را نقض کند. در مجموع، اتخاذ سیاستی مبتنی بر قانونگرایی، عدالت، انصاف و شفافیت، میتواند ابزارهای دشمنان را در فضای مجازی و عینی، ناکارآمد سازد.
:: موضوعات مرتبط:
سیاسی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
انتخابات ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
|
|
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
|
|
ابتدای سال جاری بود که رهبر انقلاب در بیانات خود در حرم رضوی به موضوع برهمزدن «امنیت» کشور توسط دشمنان اشاره کرده و فرمودند: «میخواهند این امنیّتی که امروز در کشور ما هست را – که این امنیّت، در منطقهی غرب آسیا که ما در آن قرار داریم، بینظیر است؛ بحمدالله امروز نه در شرق ما، نه در غرب ما، نه در شمال ما، نه در جنوب ما، در هیچ کشوری امنیتّی مانند امنیّتی که امروز بر کشور ما و ملّت ما حاکم است، وجود ندارد – بهدست مردم از بین ببرند و مردم را وادار کنند به برهم زدن امنیّت.» از طرفی دیگر، یکی از موضوعاتی که موجب افزایش و تقویت امنیت ملی میشود، حضور گستردهی مردم در انتخابات است که رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود در اینباره فرمودند: «همه باید بیایند در انتخابات شرکت کنند؛ این موجب میشود که نظام جمهوری اسلامی تقویت بشود، پایداری آن و ماندگاری آن تأمین بشود، کشور در حصار امنیّت کامل باقی بماند.»
:: موضوعات مرتبط:
سیاسی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
انتخابات , رهبری ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
فرزند عزیزم ، نور چشم مکرم ، آقای علی مطهری
از خداوند متعال سلامت و موفقیت و حسن عاقبت تو را مسئلت دارم .
فرزند عزیزم ، در انتخاب دوست و رفیق فوق العاده دقیق باش که مار خوش خط و خال فراوان است ، همچنین در مطالعه کتابهایی که به دستت می رسد .
بر اطلاعات اسلامی و انسانیت بیفزا .
حتی الامکان از تلاوت روزی یک حزب قرآن که فقط پنج دقیقه طول می کشد مضایقه نکن و ثوابش را هدیه روح مبارک حضرت رسول اکرم (ص) بنما که موجب برکت عمر و موفقیت است انشاءالله .
لازم به یادآوری نیست که در انجام فرائض نهایت دقت را داشته باش ...
والسلام علیکم و رحمة الله
مرتضی مطهری
56/2/19
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
سفارش شهید مطهری به فرزندش علی مطهری ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
روز عقدکنانشان مرتب و تمیز لباس پوشید ، لباس سپاه .
فقط پوتین هایش کمی خاکی بود . معمولا لباس نو تنش نمی کرد . اما همیشه تمیز و مرتب بود .
یک پارچه سفید هم می انداخت گردنش ، یکبار پرسیدم :(این چیه؟)
گفت : (نمی خواهم یقه لباسم کثیف شود)
هدیه های عروسی شان را که جمع کردند ، بردند مغازه ای که لوازم منزل می فروخت . همه را دادند و ده پانزده تا کلمن برای جبهه گرفتند .
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
شهید مهدی باکری, خاطرات شهید مهدی باکری ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
یکی از آشنایان خواب شهید سید احمد پلارک را می بیند . او از شهید تقاضای شفاعت می کند که شهید پلارک به او می گوید : (( من نمی توانم شما را شفاعت کنم . تنها وقتی می توانم شما را شفاعت کنم که شما نماز بخوانید و به آن توجه و عنایت داشته باشید ، همچنین زبان هایتان را نگه دارید ، در غیر این صورت هیچ کاری از دست من بر نمی آید.))
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
شهید سید احمد پلارک, خاطرات شهید سید احمد پلارک ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
یک خاطره از شهید سید مرتضی آوینی :
با او حرفم شد. تقصیر من بود. همان وقت که دعوا می کردیم مطمئن بودم که حق با من نیست.
اما عصبانی بودم و چیزی نفهمیدم. نیم ساعت بعد یکی از بچه ها آمد دنبالم و گفت : <از وقتی بحث تون شده، مرتضی رفته تو اتاق و درو بسته، نماز می خونه.>
دو ساعت بعد، من را دید. آمد جلو، گرم احوالپرسی کرد. عرق سرد نشست روی پیشانیم، از خجالت.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
شهید سید مرتضی آوینی, ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
جعبه شیرینی را جلو بُردم و تعارف کردم . یکی برداشت و گفت : <می توانم یکی دیگر هم بردارم؟>
گفتم : <البته، این حرفا چیه؟!>
رسید، یک شیرینی دیگر هم برداشت. هر جا که غذای خوشمزه یا شیرینی یا شکلاتی تعارفش می کردند، برمی داشت ، اما نمی خورد.
می گفت : <می برم تا با خانم و بچه ها با هم بخوریم.>
به ما توصیه می کرد که این خیلی موثر است که آدم شیرینی های زندگی اش را با خانواده اش تقسیم کند. شاید برای همین هم همیشه در خانه نماز را به جماعت می خواند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
شیرینی و خانواده ,
خاطرات شهید آوینی ,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
برخی از انسان ها از نظر اخلاقی و مذهبی انسان های خوبی هستند ولی با افرادی معاشرت دارند که مورد اتهامات اخلاقی می باشند. چنین کسانی چه بخواهند و چه نخواهند باید در انتظار روزی که مورد اتهام قرار بگیرن باشند، چون مردم غالبا انسان را به وسیله کسانی می شناسند که با او معاشر هستند و این بدان جهت است که فکر می کنند اگر این شخص با آنها هم فکر نبود با آنان اینگونه نشست و برخاست نداشت.
بنابراین باید گفت قضاوت مردم چندان هم بی اساس نیست مخصوصا اگر این معاشرت ها تداوم دار و چشمگیر باشد.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
افراد مورد اتهام, اتهامات اخلاقی, معاشرت با افراد ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
انسان های بلند همت ، هیچگاه خودشان را ارزان نمی فروشند. آنان که در مقابل یک میز و سلام و لبخند و وعده ،خلع سلاح می شوند و سپر می اندازند و دامن اختیار از دست می دهند، قیمت خود را نمی دانند و از نرخ بازار ارزش ها بی خبرند.
اگر دل می بندیم، به چیزی وابسته شویم که بیرزد.
اگر عشق می ورزیم، عاشق چیزی شویم که ما را با ارزش کند، نه آنکه ما را از ارزش بیندازد.
حیف است که دل ها بی در و دروازه باشد و عشق ها و علاقه ها بی هویت و بی شناسنامه.
کاش انسان ها به اندازه ی کالایی که می خرند، در دل بستن ها و محبت پیدا کردن ها هم حوصله و وسواس به خرج می دادند.
کاش عشق ها، این قدر حراج و بی قیمت و بازاری نمی شد کاش عاشقی تا این حد تنزل نمی کرد.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
قیمت انسان, عشق, عاشقی, انسان های بلند همت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
در سال شصت و هفت به دستور ايشان کليه فرماندهان مستقر در جنوب را براي انجام جلسه اي آورديم و اين در شرايطي بود که دشمن فشار سختي به جبهه ها آورده بود.
در اين جلسه يکي از فرماندهان ارشد بدون درجه حاضر شده بود.
ايشان تا چشمش به آن افسر افتاد، فرمود: شما چرا درجه نزده ايد؟
عرض کرد: من سرتيپ ? شدم و اين درجه براي من کم است و بايد سرتيپ تمام مي شدم.
ايشان بر آشفته شد و عصباني فرمود: برويد خودتان را درست کنيد ، يعني چه؟ اين درجه کم است چه معني مي دهد؟
نقل از تيمسار جمالي
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
ارتش ,
,
:: برچسبها:
رهبري و برخورد با بي نظمي, تيمسار جمالي, امام خامنه اي, بي نظمي در جبهه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
آیت الله مجتهدی تهرانی :
بعضی اولادها آنقدر خوب هستند که نمی گذارند پدرشان کاری انجام دهد. به او می گویند بنشین، من تمام کارها را انجام می دهم.
بعضی از پسرها هم عجیب هستند و اصلا کمک پدرشان نیستند، مادرشان را به نانوایی می فرستند و خودشان با بی غیرتی در خانه می نشینند. خجالت بکشید.
اولادی از خدا بخواهید که کمک شما بکند و به شما خوبی کند و آن اولادهایی هم که کمک پدرشان هستند، عاقبت به خیر می شوند و این اولادها دست به هر چه بزنند، طلا می شود و ثروتمند می شوند.
اولادی بخواهید که در حیاتتان به شما نیکی کند و وقتی هم که از دنیا رفتید ، از خدا برای شما طلب آمرزش کند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
از خدا اولاد صالح بخواهید, پسران بی غیرت, فرزندان بی غیرت, اولادان ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 27 بهمن 1394
|
|
بهانه تراشی شیطان برای سرپیچی از فرمان خدا :
جنید بغدادی می گوید : خیلی مایل بودم ابلیس را ببینم ، روزی بر در مسجد ایستاده بودم ، پیرمردی را دیدم که از دور می آید ، چون به من نزدیک شد ، از دیدن او وحشت کردم.
گفتم : تو کیستی؟ گفت میل و آرزوی تو، شیطان هستم. گفتم : ای ملعون چه چیز مانع سجده کردن تو بر آدم شد؟ گفت : ای جُنید ، شایسته و سزاوار ندیدم که من غیر خدا را سجده کنم. جُنید گفت : من از پاسخ او مات و متحیر شدم ، که آیا سخنش صحیح است یا خیر!ناگاه مطلبی به فکرم آمد و ندایی به من رسید ، که ای جُنید در پاسخ او بگو : ای لعین دروغ می گویی، اگر تو به حقیقت بنده خالص بودی امر خدا را اطاعت می کردی ، و از فرمان او سرپیچی نمی نمودی ، و نیازی نبود تا به بهانه این نافرمانی نسبت به ما تقرب بجویی. وقتی ابلیس این سخن را شنید ، فریادی کشید و گفت :
ای جُنید به خدا سوگند ، مرا سوزاندی و بر جانم آتش زدی ، و آنگاه ناپدید شد.1
1. تذکرة الاولیاء جلد دوم صفحه 13
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
بهانه تراشی شیطان, جنید بغدادی و شیطان, ابلیس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 27 بهمن 1394
|
|
شب عملیات بود. حسین به نیروها گفت :
" خوب گوش کنید ، دشمن تازه بیدار شده و فهمیده از کجا ضربه اصلی را خورده است. ننه من غریبم بازی در نیارید اگه کسی میخواد بره ، تا درگیری شروع نشده بره ، برسیم تو چزابه محشر به پا میشه . قبل از عملیات هم به شما گفتم جنگ ما از وقتی شروع میشه که برسیم چزابه. امشب و فردا باید عاشورایی بجنگید. اطمینان داشته باشید این رمل ها برای ما کربلا میشه. نیروهای خودتون رو خوب توجیه کنید که بند پوتین های خودشون رو محکم ببندند. مهمات نداریم ، اسلحه نداریم قبول نیست ، دشمن را منهدم کنید و اسلحه اونُ بردارید. "
خاطرات شهید حسین خرازی
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
حاج حسین خرازی, خاطرات جنگ, شهید خرازی, ننه من غریبم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 27 بهمن 1394
|
|
|
|
|
|
|