حکایت

حکایت
از خردمندی پرسیدند: چگونه توانستی زندگی خود را بر پاکی بنا کنی؟ چرا اینقدر آرامی؟چه چیزی سبب می شود که هیچگاه خسته نشوی؟ چگونه است که دچار وسوسه نمیشوی؟
گفت: بعد از سال‌ها مطالعه و تجربه، زندگی خود را بر این 5 اصل بنا کردم:
1-دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم.
2-دانستم که خدا مرا میبیند پس حیا کردم.
3-دانستم که کار مرا دیگری انجام نمیدهد پس تلاش کردم.
4-دانستم نه نیکی و نه بدی گم نمیشوند هر نیکی و هر بدی سرانجام به سوی صاحب او باز خواهد گشت پس بر خود افزودم و از بدی دوری گزیدم.
5-هر روز این 4 اصل را به خود یادآوری میکنم.




:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: حکایت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 13 خرداد 1395
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: